خم به ابرو نیاوردن(بِ قِ چَ رَ / رِ دَ) اخم نکردن. کنایه ازاهمیت ندادن و هیچ انگاشتن. (یادداشت بخط مؤلف) ادامه... اخم نکردن. کنایه ازاهمیت ندادن و هیچ انگاشتن. (یادداشت بخط مؤلف) لغت نامه دهخدا
خم به ابرو نیاوردن تحمل کردن مشقت و ناله نکردن ادامه... تحمل کردن مشقت و ناله نکردن تصویر خم به ابرو نیاوردن فرهنگ فارسی معین